بخاطر وطن

سفیر ایران ، زمانی که برای مذاکرات هسته ای به یکی از بزرگترین کشور های خارجی رفته بود ، به طور مرموزی ربوده شد.بعد از چند روز ، خبر گزاری های آن کشور ، اعلام کردند که سفیر ایران در راه توسط گروه ناشناسی به قل رسیدند... .مقامات ایران با توجه به اینکه می دانستند اتفاق دیگری در آنجا افتاده است ، برای حفظ اقتدار کشور ، همچنین داشتن انرژی قدرتمند و صلح آمیز هسته ای ، گروهی را به صورت مخفیانه و ناشناس برای تحقیق و تجسس به آنجا فرستادند.وظیفه ی این گروه ، لو دادن کار کشور خارجی بود.کشور مقابل هم که بسیار زیرکانه عمل می کرد ، مقامات را به مکانی که بسیار در معرض تشعشعات مواد هسته ای بود ، برده بودند تا هر وقت که تهدید شد ، بتوانند برگ برنده ای داشته باشند.
اینک خطر بزرگی گروه را تهدید می کرد ، در حالی که آنها خبر از این تهدید نداشتند.
................
این داستانو چند وقت پیش نوشتم.نظراتتون رو در موردش بگید و بگید که میشه از روش بازی ساخت یا نه... .
ممنون.

مصطفی احساس میکنم تحت تاثیر بازی سرباز ایرانی این داستان رو نوشتی البته با یکم تغییرات .. ولی خب باید یه قهرمان برای داستان بسازی چون بدون قهرمان که بازی مشخص نمیشه ...بهرحال امیدوارم موفق باشی .. داستان توان کار کردن روشو داره ادامه بده..

نقل قول :

مصطفی احساس میکنم تحت تاثیر بازی سرباز ایرانی این داستان رو نوشتی البته با یکم تغییرات .

وااااااااییییییییییییییییییی... .پویان جان ! سرباز ایرانی کجا.... بخاطر وطن کجا... .
راستش من فقط بخاطر اینکه دیگه دور ، دور انرژی هسته ای و ایناست ... من تصمیم گرفتم موضوع داستانم همچین چیزی باشه... .

نقل قول :

. ولی خب باید یه قهرمان برای داستان بسازی چون بدون قهرمان که بازی مشخص نمیشه ...بهرحال امیدوارم موفق باشی .. داستان توان کار کردن روشو داره ادامه بده..

قهرمان هم داره... .
من یه توضیحاتی براش آماده کردم تا متوجه بشید که کلیت داستان تو چه مایه هاست... .
اینم توضیحات:
گروه شامل 2 محقق است که یکی از آنها پزشک هم هست و 5 نفر رگوه محافظ.پلیر فرمانده ی گروه محافظ است.گروه به محل مربوطه می رود تا سفیر را نجات دهد.در حالی که در معرض تشعشعات هسته ای هستند.در بازی مرتبا با گروه های وحشی روبرو می شوند که قصد دارند این گروه تحقیق را از بین ببرند.
پایان بازی:
سفیر ایران به وطن برگردانده می شود ، در حالی که فرمانده ی گروه محافظ ، در مرحله ی آخر ، گروه را راهی ایران می کند و خودش مقاومت می کند . اما نیرو های کمکی دیر میرسند و فرمانده در این راه شهید می شود.سفیر ایران ، قبل از مرگ ، با وجود وضعیت وخیمش ، در مجمع بین الملل شهادت می دهد و بلافاصله بعد از شهادت دادن ، همانجا شهید می شود... .
در پایان بازی ، صفحه سفید می شود و فقط یک خبر نگار می گوید :
((کشور مهاجم ، دوباره با حیله های خودش فرار کرد و این اتهام را رد کرد.شهادت دو وطن دوست عزیز ، بی ثمر نماند.من ، خبرنگار مرکزی خبر.
و بازی تمام می شود... .